«اشاره به نكته اي لطيف»
خداوند سبحان نسبت به همه ي مخلوقات خويش محبت دارد؛ چرا كه آنها را خلق كرده و هر خالقي به مخلوق خويش علاقه مند است. اين دوست داشتن خدا به تنهايي مايه ي افتخار و قرب به خداوند نيست! بلكه انسان بايد تلاش كند با اطاعت از فرامين الهي به رشد و كمال برسد؛ وقتي به جايي رسيد كه با قول و فعل خويش، ثابت كرد كه خداوند تعالي را دوست دارد، تازه نيمي از مسير را طي كرده است؛ اگر توانست با قدم عبوديت و تسليم محض حق تعالي، به جايي رسيد كه خداوند نيز او را دوست بدارد، در اين صورت است كه به كمال و فخر نهايي رسيده است و راه رسيدن به اين رتبه و مقام، اين است كه بدون چون و چرا از رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) پيروي كنيم؛ «قل ان كنتم تحبون الله فاتبعوني يحببكم الله» (سوره ي آل عمران / 31) بگو اگر خدا را دوست مي داريد پس مرا اطاعت كنيد تا خداوند شما را دوست بدارد. (اللهم ارزقنا)
« لو علم المدبرون كيف اشتياقي بهم لماتوا شوقا»
اين روايت بيانگر شدت محبت و علاقه خداوند به بندگانش است و بر اين موضوع تاكيد دارد كه حتي بندگاني كه از او رو برگردانده و در دام غفلت گرفتار شده اند و او را از ياد برده اند مورد علاقه او بوده و خداوند به آنها مشتاق است؛ اما آنها بر اثر جهل و غفلت از ميزان اين اشتياق الهي نسبت به خود خبر ندارند و چه بسا فكر مي كنند از چشم خدا افتاده اند و خداوند به آنها توجهي ندارد. اشتياق خداوند به چنين بندگان غافل و جاهلي به اندازه اي شديد است كه اگر آنها از آن مطلع مي شدند و عمق و شدت آن را درك مي كردند از زيادي شوق جان مي دادند و زنده نمي ماندند.
از محتواي اين حديث مي توان نتيجه گرفت كه شوق و علاقه خداوند به بندگان بيدار و ذاكر و متوجه به او كه به ياد او هستند و از او و ياد او غفلت نمي كنند، بسيار بيشتر و شديدتر از بندگان غافلي است كه به او پشت كرده و او را از ياد برده اند.
به تعبير ديگر با توجه به اين روايت مي توان گفت كه وقتي شوق و علاقه خداوند به بندگان غفلت زده اي كه از او رو برگرده اند در اين حد باشد اشتياق و علاقه او به بندگان بيدار و متوجه اي كه پيوسته به ياد او هستند چقدر است؟!