يارب
دستانم خاليست قلبم تهيست باورم خاليست مي داني چرا چون دستانم را براي طلب عشق به سوي خلقت دراز كرده بودم افسوس ديرشد وقتي از خواب غفلت بيدار شدم تمام قلبم وباورهايم باز خالي بود واي برمن اگر دستانم قلبم باورم به سوي معبودم بود اكنون پر از عشق بودم نه تهي از عشق ...... حسرت شدتمام باورم از عشق........باورم باش خدايا زين پس باورم از عشق چون عشق زميني بي تو تهي از باور است